کفائت (مثل و مانند و همسان بودن)

کفائت در نکاح از چند منظر مورد اعتناء می باشد:

مسئله 79◄ 1- برابری از لحاظ نَسَبی (تیره و طایفه): طایفه ی قریش به یکدیگر کفو می باشند و عرب با همدیگر کفو هستند.

دلیل:

رسول الله ﷺ: قریش برای هم کفو هستند و عرب برای هم کفو هستند. (نصب الرایه ج3ص197 قَالَ صَاحِبُ "التَّنْقِيحِ": هَذَا مُنْقَطِعٌ، إذْ لَمْ يُسَمِّ شُجَاعُ بْنُ الْولِيدِ بَعْضَ أَصْحَابِهِ).

مسئله 80◄ 2- در غیر عرب در بحث نکاح، برابر بودن در اسلام (پدران و خود وی) شخص معتبر است. پس کسی که پدر و پدر بزرگش مسلمان باشند با کسانی که چندین پشت از وی مسلمان بوده اند برابر خواهند بود. اگر کسی فقط پدرش مسلمان باشد با کسی که پدر و پدر بزرگش مسلمان است برابر (کفو) نیست. همچنین کسی که فقط خودش مسلمان باشد با کسی که پدرش نیز مسلمان است کفو نیست.

مسئله 81◄ 3- کفائت در آزاد بودن (بنده و غلام نبودن) اعتبار کرده می شود؛ مانند شرایط ذکر شده در بحث اسلامِ شخص و اجدادش میباشد.

مسئله 82◄ 4- از روی دیانت و دینداری اعتبار کرده می شود؛ در نتیجه شخص فاسق با دختر مرد صالح کفو نیست.

مسئله 83◄ 5- و از روی مالداری و غناء اعتبار کرده می شود؛ در نتیجه کسی که قدرت پرداخت مهریه و نفقه را ندارد با دختر فقیر کفو نیست. کسی که قادر بر پرداخت مهریه ی نقد باشد، با دختر غنیه (مالدار) کفو است.

مسئله 84◄ 6- از روی حرفه اعتبار کرده می شود؛ پس کسانی مانند قالیباف و حجام و رفتگر و دباغ با عطار و مانند آن کفو نیستند.

مسئله 85◄ اگر دختر یا زنی با مهری کمتر از مهر مثل خود را به نکاح کسی در بیاورد، ولیِ وی می تواند اعتراض کند تا مهر را کامل کند و یا که از هم جدا شوند.

مسئله 86◄ اگر شخصی غیر از ولی شخصی را به نکاح کسی در بیاورد، این نکاح به اجازه دختر یا پسری موقوف است که آن ها نکاح کرده اند.

مسئله 87◄ یک فرد غیرفضولی می تواند ولایت هر دو طرف را داشته باشد؛ مانند پدر بزرگ که دو نفر از نوه هایش را به نکاح هم در می آورد.

فضولی: کسی غیر از ولی که به وی وکالت نکاح داده نشده است.