کتاب الطلاق:
مسئله 1◄ رکن طلاق لفظ است؛ یعنی با گفتن کلمات طلاق (که در ادامه بیان خواهد شد)، طلاق واقع میشود و آنچه که در «حکم» گفتن طلاق میباشد، نوشتن و اشاره است. (بدائع الصنائع ج3ص98 و 99 - البحر الرائق ج3ص252)
مسئله 2◄ پس در طلاق، اینکه «سند ازدواج» را باطل کردید یا که خیر مطرح نیست بلکه با گفتن طلاق، طلاق واقع میشود و «سند ازدواج» را دولت برای این گذاشته است تا بهوسیلهی آن بداند که چه کسانی زن و شوهر هستند. پس منظور دولت هم این نیست که طلاق محضری طلاق باشد و غیر محضری طلاق محسوب نشود.
رسولالله ﷺ: لَعَنَ اللَّهُ كُلَّ ذَوَّاقٍ مِطْلَاقٍ. (مرقاة المفاتیح 5ص2137 - المبسوط للسرخسی ج6ص2)
ترجمه: رسولالله ﷺ: لعنت الله ﷻ بر کسی که زن اختیار میکند و طلاق میدهد.
ذوّاق: اهل عیش و نوش.
مطلاق: زیاد طلاق دهنده.
رسولالله ﷺ: هر زنی که بدون ناسازگاری از مرد خود طلاق بگیرد، بر وی لعنت الله ﷻ و فرشتگان و مردم باد. (مرقاة المفاتیح 5ص2137 - المبسوط للسرخسی ج6ص2)
رسولالله ﷺ: بدترینِ مباحات نزد الله ﷻ، طلاق است. (فیض الباری شرح صحیح البخاری ج2ص463)
مسئله 3◄ بدترین نوع زنا، این است که زن و شوهر باهم دعوا کنند و شوهر طلاق دهد و بعد از فروکش کردن غضب، هر دو پشیمان شده به زندگی مشترک ادامه دهند. پس باهم بودنشان و عمل زناشویی آنان «زنا» است و ازآنجاکه بر این کار حرام اصرار میورزند، پس به کفر داخل میشوند و مستحق عذاب ابدی میشوند.
فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ. (سوره بقره/230)
قرآن مجید: .... پس اگر (بار سوم) طلاق دهد، پس دیگر زوجه بر شوهرش حلال نیست تا وقتیکه خود را به کسی دیگر نکاح نکرده باشد.
مسئله 4◄ شوهر دوم بعد از نکاح باید با وی نزدیکی داشته باشد و اگر این زوج دوم طلاق دهد، زن حق ازدواج با شوهر اولش را دارد.
حلال دانستن گناه کفر است. (الدر المختار ج2ص292)
مسئله 5◄ طلاق مرد مکلّف واقع است و طلاق غیر مکلّف واقع نیست.
دلیل:
از رسولالله ﷺ: قلم از سه کس برداشتهشده است: 1- کسی که خواب است تا وقتیکه بیدار شود. 2- کودک تا وقتیکه بزرگ شود. 3- مجنون تا وقتیکه عقلش را بازیابد. (سنن ابن ماجه ج3ص198)
از حضرات علی و ابن مسعود و عمر (رض): طلاق واقع است بهغیراز طلاق صبی و معتوه (مجنون). (المبسوط للسرخسی ج6ص53 - مصنف عبدالرزاق ج7ص85 - شرح السنة للبغوی ج9ص220 )
همچنین در مورد معتوه (مجنون) از ایشان حکم ثابت است که طلاق وی واقع نیست. (السنن الکبری للبیهقی ج7ص588 )
مکلّف: کسی که احکام بر وی فرض شده باشد؛ یعنی بهغیراز صبی (نابالغ) و مجنون.
مسئله 6◄ اگر مرد مکلّفی در حالت مستی طلاق دهد، طلاقش واقع میشود.
دلیل:
بزرگان صحابه (رض) از قبیل ابن عمر (رض) و علی (رض) و ابن عباس (رض) و معاویه (رض) طلاق مست را واقع میدانستند. (البنایه شرح الهدایه ج5ص300)
زیرا عقل وی با چیزی که حرام است مغلوب شده است؛ پس برای زجر (تنبيه) وی از این کار، حکم به وقوع طلاق کرده میشود. (العنایه ج3ص490)
مسئله 7◄ طلاقِ بنده نیز واقع است.
دلیل:
زیرا نکاح حق وی است؛ پس حق اسقاط آن را نیز دارد. (اللباب فی شرح الکتاب ج3ص40)
مسئله 8◄ اگر سیّد (مولاي) بندهای زن بنده را طلاق دهد، واقع نیست.
دلیل:
زیرا وی در حق نکاح سهمی ندارد؛ پس نمیتواند آن را اسقاط کند. (اللباب فی شرح الکتاب ج3ص40)
مسئله 9◄ اگر در خواب طلاق دهد واقع نمیشود.
دلیل:
زیرا وی اختیار و ارادهای ندارد. (اللباب فی شرح الکتاب ج3ص40)