نام : کتاب اسلام المسلم باسلام محمد خاتم الانبیاء - جلد 3
نویسنده : دکتر عبدالصدیق آخوند کشمیری
شناسه : 3

فصل برگشت (رجعت و رجوع) از طلاق

فصل برگشت (رجعت و رجوع) از طلاق:
مسئله 110◄ اگر مردی زن خود را طلاق کند و آن طلاق بائن و یا سه طلاق نباشند، اگر عدّت زن تمام نشده باشد، در این صورت شوهر حق رجوع و برگشت دارد؛ گرچه بدون رضایت زن باشد.
دلیل:
رسول‌الله ﷺ امّ المؤمنین حفصه (رض) را طلاق نمودند و جبرئیل (ع) آمدند و گفتند: رجوع کن زیرا وی بسیار روزه‌دار و بسیار نمازخوان است و در بهشت همسرت است و رسول‌الله ﷺ به وی رجوع نمودند. (مسند حارث ج2ص914 - مسند البزار ج4ص237)
رضایت زوجه در ابتدای عقد می‌باشد و رجعت ادامه‌ی عقد قبلی است، پس رضایت وی شرط نیست. (بدائع الصنائع ج3ص181)
زیرا وی یک‌بار بر این وصلت، رضایت داده است.
مسئله 111◄ با گفتن «رجوع کردم» و همچنین با «نزدیکی کردن» و همچنین با «لمس کردن زن از روی شهوت» و همچنین با «نظر کردن به شرمگاه زن»، رجوع ثابت می‌شود.
دلیل:
1- رجعت یعنی ادامه دادن عقد قبلی است؛ پس با نزدیکی این امر اعلام کرده می‌شود.
2- زیرا این افعال مختصّ ملکی است که مستلزم حلالیت محل است؛ پس اقدام وی به این کار نشانه‌ی ادامه دادن عقد است. (المبسوط للسرخسی ج6ص21)
مسئله 112◄ مستحب است که مرد برای رجوع خود شاهد بگیرد و رجوع خود را به زنش اعلام کند.
دلیل:
زیرا در آیه‌ی رجعت طلاق و احادیث مربوط به آن، شاهد گرفتن ذکر نشده است و اگر شاهد نگیرد ممکن است که زن ادعا کند که رجوع وی بعد از تمام شدن عدّت بوده است؛ پس برای جلوگیری از این احتمال بهتر است که شاهد بگیرد. (بدائع الصنائع ج3ص181)
مسئله 113◄ اگر مرد قصد رجوع نداشته باشد، مستحب است که برای وارد شدن بر زن، اول از وی اجازه بگیرد.
دلیل:
زیرا ممکن است که زن در خانه‌اش برهنه باشد و با دیدن وی رجوع حاصل شود درحالی‌که چنین قصدی نداشته است و عدّت به درازا بکشد و در این کار بر زن مشقّت است. (الهدایه ج2ص257)
مسئله 114◄ در مدت عدّت طلاق رجعی، بر زن مستحب است که خود را آرایش کند.
دلیل:
زیرا شوهر وی تا زمان انقضای عدّت بر وی حلال است و رجعت مستحب است؛ پس برای جلب شوهرش خوب است که آرایش کند. (الهدایه ج2ص257)
مسئله 115◄ اگر زنش را طلاق رجعی داده باشد، وی می‌تواند در مدت عدّت با وی نزدیکی کند.
دلیل:
 در آیه 228 سوره‌ی بقره آمده است که: «شوهرانِ آنان بر رجعت اولی (مقدّم) هستند از دیگران». در اینجا آنان را شوهر نامید، پس نکاح بین آنان برجاست و نزدیکی و آمیزش بر زن و شوهر حلال است. (الاختیار لتعلیل المختار ج3ص147)
 تا وقتی‌که شاهد بر رجوعش نگرفته باشد، مرد حق ندارد با معتده اش به مسافرت برود.
دلیل:
قرآن كريم: آنان (معتده ها) را از خانه‌شان خارج نکنید. (سوره طلاق/1)
مسئله 116◄ اگر زن ادعا کند که عدّتش تمام‌شده است و در مدتی که از طلاقش گذشته است احتمال انقضای عدّت وجود داشته باشد، پس قول وی مقبول است.
مسئله 117◄ همچنین در مورد باقی بودن عدّت، قول زن معتبر است.
مسئله 118◄ همچنین اگر زن بگوید که رجوع وی در زمان عدّت نبوده است، قول زن قبول است.
دلیل:
زیرا زن در این موارد امین دانسته شده است و در آیه 228 سوره‌ی بقره، به زنان امر شده است که حیض و حمل را کتمان نکنند. (بدائع الصنائع ج3ص186)
مسئله 119◄ اگر کسی زن خود را سه طلاق نماید، دیگر آن زن بر وی حرام است تا وقتی‌که به نکاح دیگری دربیاید و آن زوج دوم با وی نزدیکی داشته باشد و زوج دوم طلاق دهد و عدّت زوج دوم نوبتم.
دلیل:
قرآن كريم: پس اگر باز زن را طلاق داد ديگر بر او حلال نيست، مگر آنكه به نكاح مردى ديگر درآيد. (سوره بقره/230)
رسول‌الله ﷺ به کسی که شوهرش وی را سه طلاق داده بود و آن زن به نکاح دیگری درآمده بود گفتند: تو بر شوهر اولت حلال نیستی تا وقتی‌که شوهر دومت با تو نزدیکی و آمیزش داشته باشد. (مسند ابی داود الطیالسی ج3ص80 - المعجم الکبیر للطبرانی ج24ص350 - المبسوط للسرخسی ج6ص9)
مسئله 120◄ توجه: طلاق یعنی گفتن الفاظ طلاق و به زبان آوردن آن و در این مورد اگر یک طلاق دهد، یکی واقع می‌شود و دو طلاق دیگر دارد و اگر بعداً یک طلاق دیگر دهد، طلاق دوم نیز واقع می‌شود و یک طلاق برای مرد باقی‌مانده است و اگر بار سوم طلاق دهد، زنش سه‌طلاقه شده است؛ پس حکمش مسئله‌ی فوق‌الذکر‌است.
مسئله 121◄ و همچنین است اگر در همان اول بگوید: «دو طلاق»، برای وی یک طلاق باقی می‌ماند و اگر بار دیگر طلاق دهد، حکم فوق‌الذکر شامل وی می‌شود.
مسئله 122◄ و همچنین است اگر به‌یک‌باره سه طلاق دهد، بر وی حکم فوق‌الذکر جاری می‌شود.
مسئله 123◄ زوج دوم اگرچه بالغ باشد و یا مراهق، درصورتی‌که با زن نزدیکی نماید، با این عمل برای زوج اول حلال می‌گردد.
دلیل:
زیرا مراهق نیز همانند بالغ قدرت نزدیکی دارد و بر زنی که مراهق نزدیکی کند، غسل واجب می‌شود. (الجوهرة النیرة ج2ص53)
مراهق: نوجوانی که در شرف بلوغ است ولی بالغ نشده است.
مسئله 124◄ نکاح زوج دوم باید «نکاح صحیح» باشد و اگر «نکاح فاسد» باشد، تحلیل (حلاليت) حاصل نمی‌شود.
دلیل:
زیرا در قرآن آمده است که «نکاح کند» و معتبر در شرع نکاح صحیح است. (هدایه ج2ص258)
مسئله 125◄ نکاح کردن جهت «حلال گرداندن» برای «زوج اول» مکروه است و با انجام این عقد و عمل باوجود کراهت، این زن برای زوج اول حلال می‌گردد.
دلیل:
رسول‌اللهﷺ: لعنت الله ﷻ بر محلِّل و محلِّلٌ له. (سنن ابن ماجه ج3ص118 - السنن الصغیر للبیهقی ج3ص60)
مُحَلِّل: کسی که برای «حلال گرداندن» بر زوج اول، زن مطلقه‌ی کسی را نکاح می‌کند.
محلِّلٌ له: کسی که برای «حلال گرداندن»، مطلقه‌ی خود را بر کسی دیگر نکاح می‌کند.
مسئله 126◄ اگر زنی بگوید من تحلیل (حلال) شده¬ام و زوجی که سه طلاقش داده است بر گمانش چنین بیاید که وی راست می‌گوید و در مدت ذکرشده امکان تحلیل باشد، در این صورت بر زوج اولش جایز است که وی را به نکاحش دربیاورد.
دلیل:
زیرا نکاح نوعی معامله و یا امری دینی است و در این‌گونه کارها قول یک نفر مقبول می¬باشد و مدت نیز این امکان را به وی داده است؛ پس انکاری بر وی نیست. (البحر الرائق ج4ص64)
مسئله 127◄ زوج دوم طلاق‌های زوج اول را از بین می‌برد؛ چه یک طلاق باشد و چه دو طلاق؛ و اگر زوج اول بعداً نکاح کند، سه طلاق اجازه دارد و امام محمد (رض) می‌گویند که زوج دوم یک و دو طلاق را از بین نمی‌برد.
دلیل:
1- زیرا رسول‌الله ﷺ گرچه محلِّل و محلِّلٌ له را لعنت کردند ولی بااین‌وجود وی را محلِّل نامیدند؛ یعنی کسی که زن مطلقه‌ی کسی را برایش حلال می‌گرداند و در اینجا رسول‌الله ﷺ یک طلاق یا چند طلاق بودن را شرط نکردند؛ پس معلوم می‌شود که زوج دوم تمام طلاق‌های قبلی زوج اول را از بین می‌برد؛ و این قول ابن مسعود (رض) و ابن عمر (رض) و ابن عباس (رض) می‌باشد. (الغرة المنفیة ج1ص154)
2- دلیل امام محمد (رض): زیرا زوج دوم به انتها رساننده‌ی حرمت نکاح بر زوج اول می‌باشد و قبل از ثبوت یک شیء نمی‌تواند به پایان برسد؛ یعنی اول باید چیزی ثابت شود تا بتوانیم بعداً بگوییم تمام‌شده است و به انتها رسیده است. (الهدایه ج2ص258)