فصل قذف و لعان:
مسئله 180◄ اگر کسی به زن پاکدامن خود نسبت زنا دهد و بودن فرزند از سلب خودش را نفی نماید و هردوی آنها صلاحیت شهادت را دارا باشند و زن حکم آن را خواستار شود، در این صورت باید این دو یکدیگر را لعن نمایند؛ به این طریق که زوج بگوید: «أَشْهَدُ بِاَللَّهِ إنِّي صَادِقٌ فِيمَا رَمَيْتُهَا بِهِ مِنْ الزِّنَا يا نفی ولد»، یعنی: «الله ﷻ را گواه میگیرم که من در مورد نسبت زنا دادن و یا نفی فرزند از خودم راستگو هستم». این را چهار بار تکرار کند.
و در بار پنجم بگوید: «لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ إنْ كَانَ كَاذِباً فِيمَا رَمَاهَا بِهِ مِنْ الزِّنَا يا نفی ولد»، یعنی: «لعنت الله ﷻ بر من باد اگر در نسبت زنا دادن و یا نفی ولد دروغ گفته باشم».
مسئله 181◄ سپس زن نیز باید چهار بار چنین گوید: «أَشْهَدُ بِاَللَّهِ اِنَّه كَاذِباً فِيْمَا رمانی به بزنا او نفی ولد»؛ یعنی: «الله ﷻ را گواه میگیرم که وی در مورد نسبت زنا و یا نفی ولد دادن به من دروغگو است».
و بار پنجم بگوید: «غَضَبُ اللَّهِ عَلَيْهَا إنْ كَانَ صَادِقًا فِيمَا رَمَانِي بِهِ مِنْ الزِّنَا»، یعنی: «غضب الله بر من باد اگر وی در نسبت زنا و یا نفی ولد دادن به من راست گفته باشد».
دلیل:
از آیهی 6 تا 9 سوره¬ی النور این مسئله بیانشده است.
مسئله 182◄ وقتی هر دو این را بگویند، قاضی بین آنها را جدا کند و یک طلاق بائن واقع میشود و نسبت فرزند را از آن شخص نفی کرده میشود.
دلیل:
زیرا رسولالله ﷺ در مورد زوجین که لعان کرده بودند چنین عمل کردند؛ یعنی بعد از لعان بین آنها را جدا کردند. (البنایه ج5ص571)
مسئله 183◄ اگر شوهر از لعان امتناع نماید، وی را حبس کرده میشود تا اینکه لعان نماید و یا سخن خود را تکذیب نماید.
دلیل:
زیرا وی از استیفای حق کسی امتناع نموده است، پس مانند مدیون تا ادای حق محبوس شود. (تبیین الحقائق ج3ص16)
مسئله 184◄ اگر زن از لعان امتناع کند، وی را نیز حبس کرده شود تا لعان نماید و یا گفتهی شوهر را تصدیق نماید.
دلیل:
زیرا بر استیفای حق دیگران قادر است، پس مجبور به ایفای آن است. (تبیین الحقائق ج3ص16)
مسئله 185◄ اگر زوجه صلاحیت شهادت را دارا باشد ولی زوج صلاحیت شهادت را به خاطر زوج عبد بودن و یا کافر بودن و یا به خاطر قذف (حد زدهشده باشد) نداشته باشد، در این صورت زوج را حدّ قذف زده شود.
دلیل:
زیرا قذف زوج صحیح و ثابتشده است و لعان ساقطشده است؛ زیرا زوج صلاحیت لعان را ندارد، پس حد اجرا میشود. (بدائع الصنائع ج3ص244)
زیرا در زوجه صفت احصان موجود است.
مسئله 186◄ اگر زوج صلاحیت شهادت داشته باشد ولی زوجه، صلاحیت نداشته باشد به دلیل اینکه زوجه، کنیز باشد و یا کافره باشد و یا به خاطر قذف، حد زدهشده باشد و یا صبیه، باشد (به سن بلوغ نرسیده باشد) و یا مجنون (دیوانه) باشد و یا زناکار، باشد، در این صورت، نه حد بر زوج واجب میشود و نه لعان ثابت است.
دلیل:
زیرا قذف این زن، قذف صحیح و کاملی نیست. (بدائع الصنائع ج3ص244) زیرا در زوجه صفت شهادت موجود نیست.
مسئله 187◄ کسانی که لعان کردهاند دیگر ابداً حق ندارند باهمدیگر ازدواج کنند.
دلیل:
رسولالله ﷺ: دو متلاعن (لعنت کنندگانیکدیگر) هرگز جمع نشوند. (مسند ابی حنیفة ج1ص154 - السنن الصغیر للبیهقی ج3ص143)
و سنت بر این جاری است که متلاعنین هرگز جمع نشوند. (تاریخ المدینة ج2ص386 - شرح مشکل الآثار ج13ص303)
مسئله 188◄ اگر بعد از لعان، زوج خود را تکذیب نماید، پس بر وی حد جاری کرده میشود و بعدازاین میتوانند باهم ازدواج کنند.
دلیل:
دلیل اجرای حد بر وی: زیرا زوج اقرار کرد که باید بر وی حد جاری شود؛ زیرا زن عفیفه خود را قذف نموده است. (الهدایه ج2ص271)
و دلیل اینکه میتوانند ازدواج کنند این است که زوج دیگر اهل لعان نیست؛ پس حکم لعان نیز ساقط میشود. (الهدایه ج2ص272)
مسئله 189◄ همچنین اگر زوج کسی دیگر را قذف کند و به همین خاطر حد بر وی جاری شود، میتواند با زوجهی متلاعنه ازدواج کند.
مسئله 190◄ همچنین است اگر زوجهی متلاعنه، بعد از لعان زنا کند و به همین خاطر حد بر وی جاری کرده شود، میتواند بعدازآن با زوج متلاعن خود ازدواج نماید.
دلیل:
زیرا زوجه اهلیت لعان را ازدستداده است، پس حکم آن نیز برداشته میشود. (الهدایه ج2ص272)
مسئله 191◄ اگر زوج لال باشد، با قذف وی لعان ثابت نمیشود.
دلیل:
زیرا لعان با قذف صریح لازم میشود و قذف لال در حد صراحت نیست و دیگر اینکه در قذف وی شبههای وجود دارد و حدود باوجود شبهه قابلیت اجرا ندارند. (الهدایه ج2ص272)
مسئله 192◄ همچنین با نفی ولد از خود نیز لعان ثابت نمیشود.
مسئله 193◄ اگر زوج به زنش بگوید: «زنا کردی و این حاملگی از آن است»، در این صورت لعان ثابت میشود ولی نسب حمل نفی کرده نشود.
دلیل:
زیرا لفظ زنا را بهصراحت اعلام کرده است، پس لعان ثابت میشود. (الهدایه ج2ص272)
و عدم نفی نسب به این دلیل است که نفی آن بعد از ولادت مترتب میشود نه قبل از آن؛ زیرا ممکن است تا وقت ولادت، زوج اقرار به ولد نماید. (الهدایه ج2ص272)
مسئله 194◄ اگر شخصی هنگام مژده به ولادتِ فرزند آن را نفی کند، نسب آن فرزند نفی میشود.
دلیل:
زیرا برای تفکر در امور زمان لازم است و احوال مردم در تفکر متفاوت است، پس معتبر وقتی است که خبر فرزند به وی داده میشود. (الهدایه ج2ص272)
مسئله 195◄ همچنین اگر به هنگام خریدِ لوازمِ ولادت نفی نماید، نسب ولد نفی میشود.
مسئله 196◄ اگر بعد از خرید لوازم ولادت و بعد از مژدگانی دادن برای ولادت نفی نماید، نفی وی صحیح نیست و نفی نمیشود.
دلیل:
زیرا وی در وقت خبر ولادت سکوت نموده و نفی نکرده است. (الهدایه ج2ص272)
مسئله 197◄ و در سه مسئلهی فوق لعان ثابت میشود.
مسئله 198◄ اگر زنی فرزند دوقلو بیاورد و زوج اولی را نفی و به دومی اقرار کند، بر زوج حد قذف ثابت میشود و نسب هر دو از وی ثابت میماند.
دلیل:
زیرا فرزندان دوقلو از یک آب خلق میشوند؛ پس با اقرار به دومی ادعای خود را تکذیب کرده است. (الهدایه ج2ص272)
مسئله 199◄ اگر عکس مسئلهی فوق را ادعا کند، حکم لعان ثابت میشود و نسب کودک نیز ثابت میماند.
دلیل:
زیرا با نفی دومی قذف نموده است، پس لعان ثابت است و ثبوت نسب به خاطر این است که دوقلوها از یک آب خلق میشوند. (الهدایه ج2ص272)