فصل عنین و جبی:
مسئله 200◄ اگر زوج اقرار کند بر اینکه نتوانسته است با زوجهاش نزدیکی داشته باشد، قاضی به وی یک سال قمری فرصت دهد و رمضان نیز جزو آنیک سال محسوب میشود و ایام حیض زن نیز از آن محسوب است ولی ایامی که یکی از زوجین مریض باشند از آن مدت محسوب نمیشود.
دلیل:
از حضرات عمر (رض) و علی (رض) و ابن مسعود (رض) چنین روایتشده است. (الهدایه ج2ص273 - المعجم الکبیر للطبرانی ج9ص342 - مصنف عبدالرزاق ج6ص254 - معرفة السنن و الاثار ج10ص201)
زیرا حق نزدیکی برای زن ثابت است. (الهدایه ج2ص273)
و صحابه (رض) هم آنیک سال را بدون کم کردن رمضان و مدت حیض تعیین نمودهاند. (بدائع الصنائع ج2ص324)
مسئله 201◄ اگر در این مدت که قاضی تعیین نموده است نتواند نزدیکی داشته باشد، اگر زوجه تقاضا نماید که از وی جدا شود قاضی بین آنها را جدا کند و با این تفریق یک طلاق بائن واقع میشود.
دلیل:
از حضرات عمر (رض) و علی (رض) و ابن مسعود (رض) چنین روایتشده است. (الهدایه ج2ص273 - المعجم الکبیر للطبرانی ج9ص342 - مصنف عبدالرزاق ج6ص254 - معرفة السنن و الآثار ج10ص201)
طلاق بائن بودنش برای این است که این جدایی برای احقاق حق زن با خلاص کردن وی از دست این شوهر است و آن با طلاق بائن حاصل میشود. (بدائع الصنائع ج2ص326)
مسئله 202◄ و اگر خلوت صحت داشته باشد، برای زن کل مهر ثابت میشود.
مسئله 203◄ و عدت نیز بر وی واجب است.
دلیل:
وجوب مهر کامل و عدّت در صورت خلوت، با اجماع ثابت است. (بدائع الصنائع ج2ص326)
مسئله 204◄ اگر زوجین بر وقوع نزدیکی باهم اختلاف کنند و زوجه ثیّب و یا بکر باشد و چند زن با نظر به فرج زوجه بگویند که وی ثیب است، در این دو صورت به زوج قسم داده شود مبنی بر اینکه نزدیکی داشته است.
اگر زوج قسم یاد کند، پس حق جدایی زوجه باطل میشود.
دلیل:
قسم دادن زوج به این خاطر است که وی منکر حق جدائی است. (الهدایه ج2ص273)
مسئله 205◄ اگر زنانی که به فرج (عورت) زوجه نظرکردهاند بگویند که زوجه بکر است و یا زوج از قسم یاد کردن امتناع کند، یک سال قمری به وی فرصت داده میشود.
دلیل:
زیرا گواهی این زنان بهوسیلهی صفت بکارت تأییدشده است. (الهدایه ج2ص273)
مسئله 206◄ اگر بعد از تعیین مدت باهم اختلاف کنند، حکم و روش عمل همان است که در بالا ذکرشده است و هرگاه زوج بر وصولش قسم خورد، حق زوجه باطل میگردد.
مسئله 207◄ اگر زوجه، زوج را در خلال مدت و قبل از اتمام یک سال، اختیار کند یعنی قبول کند که با وی زندگی خواهد کرد، دیگر حق درخواست تفرقه را ندارد.
دلیل:
زیرا خود وی بر باطل کردن حق خود رضایت داده است. (الهدایه ج2ص273)
مسئله 208◄ اگر مهلت تعیینشده و تمام شود و بعد اختلاف کنند، در این صورت زن مخیّر است.
مسئله 209◄ خصی (کسی که خایه¬اش را کشیدهاند) مانند عنین است.
عنین: کسی که آلت مردانگی دارد، ولی راست نمیشود.
مسئله 210◄ اگر زوج مجبوب باشد و زنش طلب جدایی نماید، در حال قاضی حکم به جدائی نماید.
دلیل:
زیراکسی که آلت نداشته باشد، امید آلت دار، شدنش نیست. (المبسوط للسرخسی ج5ص103)
مجبوب: کسی که آلت مردانگی ندارد و یا بریدهشده است.
مسئله 211◄ زوجین به خاطر عیبی غیرازاینها حق درخواست جدائی ندارند.
دلیل:
این قول امام اعظم (رض) و امام ابی یوسف (رض) میباشد؛ و دلیل ایشان این است که اصل عدم اختیار زوجه بر فسخ نکاح است؛ زیرا فسخ، ابطال حق زوج است.
و بنا بر قول امام محمد (رض) به خاطر جنون و برص و جذام برای دفع ضرر از زوجه، اختیار برای زوجه ثابت است. (الهدایه ج2ص274)