نام : کتاب اسلام المسلم باسلام محمد خاتم الانبیاء - جلد 3
نویسنده : دکتر عبدالصدیق آخوند کشمیری
شناسه : 3

فصل عدّت

فصل عدّت:
مسئله 212◄ زن مطلقه بعد از طلاق باید در خانه¬ای که با شوهرش زندگی می¬کرد مدتی را بگذراند که به آن مدت عدت گویند.
مسئله 213◄ مدت عدت برای زنی که حیض می‌بیند سه حیض است.
دلیل:
قرآن کریم: مطلقه‌ها باید سه حیض انتظار کشند (سوره بقره/228) منظور از انتظار، منتظر ماندن از نکاح و لوازم آن.
مسئله 214◄ عدت زنی که حیض نمی‌بیند سه ماه است.
دلیل:
قرآن کریم: کسانی که از حیض دیدن ناامید هستند، پس عدت آنان سه ماه است. (سوره الطلاق/4)
مسئله 215◄ علت حیض ندیدن: 1- به سن بلوغ نرسیده باشد. 2- پیر و آئسه باشد و یا به علتی دیگر.
مسئله 216◄ عدّت زنی که با شبهه‌ای وطی شده باشد نیز مانند عدّت مطلقه‌ی نکاح صحیح است.
مسئله 217◄ عدّت زنی که نکاحش فسخ‌شده است نیز مانند عدت زن مطلقه است.
مسئله 218◄ عدّت زنی که شوهرش مرده است چهار ماه و ده روز است.
دلیل:
قرآن کریم: کسانی که بمیرند و زنشان باقی باشد، پس مدت عدت وی چهار ماه و ده روز است. (سوره البقره/234)
مسئله 219◄ عدت زن حامله وضع حملش می‌باشد.
دلیل:
قرآن کریم: مدت عدت زنان حامله وضع حملشان است. (سوره الطلاق/4)
مسئله 220◄ اگر شوهرِ زنِ حامله صبی (کودک) باشد و صبی بمیرد، عدّتش وضع حملش می‌باشد ولی نسب ولد از صبی ثابت نمی‌شود.
دلیل:
زیرا آیه‌ی 4 سوره‌ی طلاق می‌گوید: «کسانی که حامله هستند عدّتشان وضع حملشان است» و این آیه مطلق است؛ یعنی هر نوع حامله‌ای. (درر الحکام ج1ص402)
زیرا صبی آبی (منی) ندارد تا علوق حاصل شود. (درر الحکام ج1ص402)
مسئله 221◄ اگر شوهرِ زنی صبی باشد و بعد از فوت شوهرش حامله شود، عدّتش عدّت موت است و نسب ولد ثابت نمی‌شود.
دلیل:
زیرا در وقت فوت شوهرش حامله نبوده است، پس عدت موت برای وی متعیّن است. (درر الحکام ج1ص402)
زیرا صبی آبی (منی) ندارد تا علوق حاصل شود. (درر الحکام ج1ص402)
مسئله 222◄ عدّت زنی که شوهرش وی را در مرض الموت طلاق بائن نموده است، دورترین مدت بین سه حیض و چهار ماه و ده روز است.
دلیل:
زیرا نکاح در حق این زن، برای ارث بردن باقی محسوب شده است، پس احتیاطاً در مورد عدّت نیز باقی محسوب می‌شود. (الهدایه ج2ص275)
مسئله 223◄ این نوع طلاق را طلاق فار گویند؛ یعنی کسی که برای ارث ندادن به زنش وی را طلاق می‌کند و برای جلوگیری از عمل وی تا وقت انقضای عدّت حکم طلاق جاری کرده نشود.
مسئله 224◄ در مسئله‌ی فوق اگر طلاق رجعی دهد، عدّت وی عدّت موت است.
دلیل:
زیرا نکاح تا انقضای عدت طلاق رجعی قطعاً باقی است و زنی که شوهرش فوت کند عدّتش چهار ماه و ده روز است. (الهدایه ج2ص275)
مسئله 225◄ اگر زنی حیض نمی‌بیند و عدّتش را به ماه شروع کند و بعد حیض ببیند، باید عدّتش را به حیض بگذراند.
دلیل:
زیرا با عودت حیض حکم آیسه بودن زن باطل می‌شود و عدّت وی به ماه جانشین عدّت به حیض بود و با آمدن حیض جانشین وی ساقط می‌شود. (درر الحکام ج1ص402)
مسئله 226◄ اگر زنی برای عدّت یک حیض ببیند و بعداً حیض نبیند، باید عدّتش را به ماه بگذراند.
دلیل:
زیرا اصل و جانشین نباید باهم اجرا شوند. (درر الحکام ج1ص403) یعنی عدّت به حیض است و اگر حیض نبیند به ماه است. پس سه حیض اصل عدّت است و سه ماه جانشین حیض؛ پس باهم جمع کرده نشود.
مسئله 227◄ اگر زنی در مدّت عدّت با شبهه‌ای وطی شود، بر وی عدّتی دیگر واجب است.
مسئله 228◄ و عدّت دوم با عدّت اول تداخل می‌شود؛ یعنی وقتی عدّت اول تمام شود بعضی از عدت دوم گذشته است.
دلیل:
زیرا سبب وجوب عدّت تجدید شده است. (درر الحکام ج1ص403) زیرا عدّت برای مطمئن شدن از عدم حاملگی است.
مسئله 229◄ زمان شروع عدّت نکاح فاسد از زمان تفریق آن‌ها آغاز می‌شود و همچنین بعد از قصد شوهر بر ترک وطی زن شروع می‌شود.
دلیل:
زیرا تمکین زن بر وطی از روی شبهه جانشین حقیقت وطی می‌شود؛ زیرا وطی امری مخفی است پس احتیاطاً عدّت از وقت جدایی آنان شروع می‌شود. (الاختیار لتعلیل المختار ج3ص175)
مسئله 230◄ شرط نیست که زن به پایان رسیدن عدّت را بداند؛ مثلاً شوهر وی را طلاق داده باشد و زن از طلاقش خبر نداشته باشد و از طلاقش سه حیض گذشته باشد.
دلیل:
زیرا عدّت مهلتی است برای اطمینان از عدم حاملگی و آن باگذشت زمان مشخص می‌شود و نیاز به علم زن به طلاق و عدّت ندارد. (تحفة الفقهاء ج2س248)
مسئله 231◄ اگر زنی معتده از طلاق بائن را شوهرش قبل از اتمام عدتش نکاح کند و بعد از نکاح و قبل از نزدیکی وی را طلاقی دیگر دهد، در این صورت بر وی عدتی دیگر بعد از تمام شدن عدت اول واجب است و بر عهده‌ی شوهرش مهر تام واجب است.
دلیل:
زیرا وطی، تحویل گرفتن زن و قبض وی محسوب می‌شود و این زن در زمان نکاح دوم در دست وی می‌باشد؛ زیرا قبل از نکاح دوم با وی نزدیکی داشته است و اثر آن‌که همان عدّت است هنوز باقی است؛ پس در نکاح دوم نیز زن قبض شده محسوب می‌شود. (تبیین الحقائق ج3ص34)
معتده: زنی که در حال گذراندن مدت عدّتش است.
مسئله 232◄ اگر زن ذمی را ذمی (شوهرش) طلاق دهد، بر وی عدّت نیست مگر اینکه حامله باشد.
دلیل:
زیرا وجوب عدّت به خاطر حق شرع است و یا به خاطر حق شوهر و آنان اهل خطاب شرع نیستند و شوهر وی به عدّت اعتقادی ندارد و ما مأمور هستیم که با اعتقاد آنان کاری نداشته باشیم. (درر الحکام ج1ص404)
مسئله 233◄ اگر زن حربیه از دار کفر به دار اسلام بیاید و مسلمان شود، بر وی نیز عدّت نیست مگر اینکه حامله باشد.
دلیل:
قرآن کریم: بر شما گناهی نیست آنان را نکاح کنید. (سوره ممتحنه/10) در اینجا مطلق است؛ یعنی گذراندن عدّت را مطرح نکرده است؛ و وضع حمل برای این است که در شکم وی بچه‌ای وجود دارد که نسبش معلوم است. (درر الحکام ج1ص404)
مسئله 234◄ زن معتده از طلاق بائن و همچنین معتده ی عدّت موت، اگر مسلمان و بالغ باشد باید ماتم بگیرد؛ و طریقه‌ی ماتم گرفتن این است: آرایش را ترک کند و از پوشیدن لباس‌های رنگ‌شده با زعفران و عصفر امتناع نماید و کرم و حناء و عطر و سرمه استعمال نکند.
دلیل:
رسول‌الله ﷺ: بر زنی که به الله ﷻ و آخرت ایمان دارد ماتم گرفتن بیش از سه روز حلال نیست مگر اینکه میّت شوهرش باشد و آن چهار ماه و ده روز است. (فتح القدیر ج4ص313 - مسند امام احمد ج44ص51 - مسند البزار ج12ص181)
رسول‌الله ﷺ: زنی که شوهرش فوت‌شده باشد لباس‌های معصفر و زیور نپوشد و سرمه و خضاب نیز استفاده نکند. (المبسوط للسرخسی ج4ص125 - السنن الصغیر للبیهقی ج3ص165 - مسند امام احمد ج44ص205 - سنن ابی داود ج2ص292)
عصفر: نام گلی است که با آن لباس رنگ می‌کردند و زرد بوده است.
مسئله 235◄ اگر برای استفاده از سرمه و مانند آن معذور باشد، می‌تواند استفاده کند.
دلیل:
زیرا وی مجبور به استفاده از آن است. (الهدایه ج2ص278)
مسئله 236◄ بر معتده ی نکاح فاسد ماتم لازم نیست.
دلیل:
زیرا ماتم، برای نشان دادن از دست رفتن نعمت نکاح است و در اینجا چنین نعمتی وجود ندارد تا بر فوت آن ماتم بگیرد. (الهدایه ج2ص278)
مسئله 237◄ از زن معتده نباید خواستگاری شود ولی می‌توان با تعریض (کنایه) به وی قصد خود را بیان کرد.
دلیل:
قرآن کریم: بر شما گناهی نیست در آنچه به تعریض به معتده می‌گویید....؛ و لکن وعده سرّی ندهید. (سوره بقره ج2ص279) و رسول‌الله ﷺ: وعده‌ی سرّی یعنی وعده‌ی نکاح. (الهدایه ج2ص279)
مسئله 238◄ معتده ی عدّت طلاق رجعی و بائن نباید از خانه خارج شوند.
دلیل:
قرآن کریم: آنان (مطلقه) را از خانه بیرون نکنید و آن‌ها هم خارج نشوند. (سوره طلاق/1)
مسئله 239◄ زن معتده ی عدّت موت می‌تواند در روز و شب خارج شود ولی باید در خانه بخوابد.
دلیل:
زیرا نفقه‌ی این زن بر گردن کسی نیست؛ پس مجبور است که از خانه خارج شود. (الهدایه ج2ص279)
مسئله 240◄ زن عدّتش را در خانه‌ای می‌گذراند که در هنگام طلاق یا موت در آن بوده است مگر اینکه بیرون کرده شود و یا از تلف شدن اموالش ترس داشته باشد و یا اجاره خانه را نتواند بپردازد.
دلیل:
قرآن کریم: آنان را از خانه‌هایشان خارج نکنید و آن‌ها نیز خود خارج نشوند. (سوره الطلاق/1)؛ و خانه‌هایشان همان است که آنان ساکن شده‌اند. (المبسوط للسرخسی ج6ص34)
مسئله 241◄ معتده ی طلاق بائن اگر با شوهرش در یک اتاق هستند، باید بین آن‌ها حائلی گذاشته شود.
دلیل:
زیرا این زن و مرد برای یکدیگر نامحرم هستند و برای اینکه خلوت با نامحرم نباشد، بین آن‌ها پرده یا حائلی گذاشته می‌شود. (فتح القدیر ج4ص345)
مسئله 242◄ اگر اتاق برای دو نفر تنگ باشد، پس بهتر است که شوهر از آن بیرون رود.
دلیل:
زیرا سکونت زن در آن واجب است و سکونت مرد مباح؛ پس خروج مرد بهتر است. (العنایه ج4ص345)
مسئله 243◄ اگر شوهر فاسق باشد، باید بین آن دو یک نفر که قدرت مانع‌شدن از نزدیکی آنان را داشته باشد به‌عنوان حائل باشد.
دلیل:
زیرا باوجوداین زن که قدرت منع دارد، مقصود از حائل حاصل می‌شود. (البنایة ج5ص629)
مسئله 244◄ اگر در مسافرت زن را طلاق دهد و یا شوهر بمیرد، در این صورت اگر فاصله‌اش با شهر مقصد و شهر خودش مسافت سفر باشد و با شهری دیگر کمتر از آن دو، پس زن برای گذراندن عدّتش به آن شهر نزدیک‌تر برود.
مسئله 245◄ و اگر چنین نباشد یعنی به هرکدام مسافت سفر باشد، زن مخیر است که هر جا که خواست عدتش را بگذراند، چه اینکه همراه وی ولی‌اش باشد و یا که خیر و برگشتن به خانه بهتر است.
مسئله 246◄ اگر این اتفاق در شهر رخ دهد، عدّتش را در همان شهر بگذراند.
دلیل:
زیرا سفر در طول مدت عدّت حرام است. (الهدایه ج2ص280)
مسئله 247◄ بعد از گذراندن عدت باید همراه با ولی‌اش برگردد.
دلیل:
زیرا سفر بدون محرم برای زن حرام است. (الهدایه ج2ص280)