فصل مدت حمل، مدت حاملگی:
مسئله 270◄ اقلّ مدت حمل شش ماه است و اکثر مدت آن دو سال میباشد.
دلیل:
از ابن عباس (رض) چنین روایتشده است که در قرآن مدت حمل چنین بیانشده است و توضیح آن در آیهی 15 سورهی احقاف، مدت حمل و مدت رضاع را سی (30) ماه مشخص نموده است و در آیهی 14 سورهی لقمان مدت رضاع را دو سال ذکر کرده است؛ پس وقتی دو سال را از سی ماه کم کنیم شش ماه میماند و آن مدت حمل است. (بدائع الصنائع ج3ص211)
مسئله 271◄ و اکثر مدت حمل دو سال است.
دلیل:
حضرت عایشه (رض): حمل بیش از دو سال در رحم مادرش، حتی بهقدر تغییر سایهی دوک ریسندگی نمی¬ماند. (بدائع الصنائع ج3ص211 - سنن الدارقطنی ج4ص499) یعنی لحظه¬ای بیشتر از دو سال در شکم مادر نمی¬ماند.
مسئله 272◄ اگر معتده ی طلاق رجعی فرزندی بیاورد که هرچند بیش از دوسال شده باشد، نسب فرزند ثابت میشود و رجعت از طلاق نیز ثابت میشود. این در صورتی است که زن اقرار به تمام شدن عدّت نکرده باشد.
دلیل:
زیرا به وجود آمدن بچه بهوسیلهی نزدیکی حاصل میشود و نزدیکی شوهر با زن مطلقهی رجعی حلال است و زن نیز اقرار به انقضای مدت عدّت نکرده است؛ پس بر این حمل میشود که شوهرش با وی نزدیکی داشته است. (بدائع الصنائع ج3ص213)
مسئله 273◄ و اگر در کمتر از دوسال از وقت طلاق فرزند بیاورد، نسب فرزند ثابت میشود ولی رجعت ثابت نمیشود.
دلیل:
ازآنجاکه جنین تا دو سال میتواند در رحم مادرش بماند، پس بر علوق قبل از عدّت و در وقتیکه نکاح باقی است حمل میشود. (بدائع الصنائع ج3ص213)
مسئله 274◄ اگر معتده ی طلاق بائن باشد، در این صورت اگر در کمتر از دو سال از وقت طلاق فرزند بیاورد، نسب ولد ثابت میشود.
دلیل:
زیرا جنین تا دو سال در رحم مادر باقی میماند و این بچه حمل بر این میشود که قبل از شروع عدّت علوق حاصلشده است؛ زیرا با حمل بر این، این نتیجه به دست میآید که به طریق حلال حادثشده است. (بدائع الصنائع ج3ص212)
مسئله 275◄ و اگر بعد از دو سال از وقت طلاق فرزند بیاورد، نسب ولد ثابت نمیشود مگر اینکه زوج ادعای فرزند برای خودش کند. در این صورت وطی وی را بهحساب نزدیکی از روی شبهه در عدّت حمل کرده میشود.
دلیل:
زیرا این شخص خود آن را بر خود لازم کرده است (درر الحکام ج1ص406) و حمل بر وطی از روی شبهه به خاطر دفع فعل حرام از مسلمان است.
مسئله 276◄ اگر کسی فرزند آوردن زنش را انکار کند، با شهادت دادن یک زن ولادت ثابت میشود.
دلیل:
در اموری که کسی غیر از زنان بر آن اطلاع نمییابند، به شهادت یک زن اعتماد کرده میشود. (لسان الحکام ج1ص246)