كِتَابُ الحُدُود
مسئله 1 ◄ حد: عذاب و سزای گناهی است که دارای مقدار معین است و به خاطر زیر پا گزاردن حقالله واجب میشود.
مسئله 2 ◄ تعزیر و قصاص جزو حدود محسوب نمیشود.
دلیل:
زیرا تعزیر مقدار معینی ندارد و قصاص نیز حق بندگان است. (المبسوط للسرخسی ج9ص36)
مسئله 3 ◄ تعریف زنا: جماع کردن مرد در فرج زن که خالی از ملک و شبههی ملک باشد؛ یعنی نه از روی نکاح یا نه از روی ملک یمین (کنیزش هم نیست) بر وی حلال نباشد.
دلیل:
زیرا رسولالله ﷺ از ماعز چنین سؤال و تحقیق کردند و گفتند آیا مانند وارد شدن میلهی سرمه در سرمه دادن انجام شد و بعد گفتند شاید فقط بوسیدهای یا لمس کردهای؟ پس معلوم میشود که زنا فقط به آنچه در فرج زن باشد گفته میشود. (المبسوط للسرخسی ج9ص36 - حدیث در سنن ابی داود ج6ص477)
مسئله 4 ◄ زنا با شهادت دادن چهار نفر مرد نزد قاضی ثابت میشود.
دلیل:
قرآن کریم: باید بر آنان چهار شاهد از خود [مردان مسلمان] بگیرید. (سوره نساء 15)
مسئله 5 ◄ صورت اثبات زنا: قاضی اول از شهود بپرسد که زنا چیست؟ و بعد بپرسد چگونه واقعشده است؟ کجا بوده است؟ چه وقت بوده است؟ و با چه کسی زنا کرده است؟
مسئله 6 ◄ اگر شهود همهی این سؤالات را بیان کنند و بگویند ما دخول آلت وی در فرج زن را دیدیم که مانند میله-ی سرمه در سرمهدان وارد میشود و عدالت شهود سرّاً و ظاهراً معلوم شود، قاضی حکم به ثبوت زنا نماید.
دلیل:
1- زیرا شهود از مردم عادی هستند که هر نوع نزدیکی حرام را زنا می¬دانند پس باید اول معنی زنا را از شهود پرسیده شود. 2- زیرا با زنا در دار الحرب حد واجب نمیشود. 3- زیرا اگر زنا قدیمی باشد حد ساقط میشود. 4- رسولالله ﷺ از ماعز از اینکه با چه کسی زنا کرده است پرسیدند و دیگر اینکه امکان دارد که بین این مرد و زن نسبت نکاح یا شبههی نکاح وجود داشته باشد. 6- رسولالله ﷺ از ماعز چنین سؤال کردند؛ یعنی آیا مانند میلهی سرمه در سرمه¬دان بود. (المبسوط للسرخسی ج9ص36)
مسئله 7 ◄ اگر کسی اقرار به زنا نماید، این اعتراف کننده برای ثبوت آن در نزد قاضی باید چهار بار اعتراف کند و در هر بار اعتراف قاضی وی را از خود براند و اگر زنای خودش را بیان کند مستحب است که به وی تلقین شود که از اعترافش برگردد مثلاً بگوید: شاید تو او را فقط لمس کردهای و مانند این سخن را بگوید. اگر قبل از اجرای حد یا در حین اجرای حد از اعترافش برگردد وی را آزاد کرده میشود و اگر برنگشت حد اجرا شود.
دلیل:
زیرا رسولالله ﷺ با ماعز چنین رفتار کردند. (السنن الصغیر للبیهقی ج3ص289 - المبسوط للسرخسی ج9ص38)
مسئله 8 ◄ حکم اجرایی و دنیوی زنا:
اگر زنا کنندگان محصن باشند در مکانی خالی از سکنه وی را سنگسار کنند تا بمیرد.
محصن: شخص مسلمان آزاد که با کسی از روی نکاح نزدیکی داشته است.
دلیل:
رسولالله ﷺ ماعز و غامدیه (اسم دو شخص اولی مرد و دومی زن) را وقتی اعتراف به زنا کردند رجم کردند و هر دو به صفت احصان بودند. (الهدایه ج4ص84 - السنن الصغیر للبیهقی ج3ص288)
مسئله 9 ◄ اجرای حکم سنگسار: سنگسار را شهود زنا شروع کنند و اگر از این کار اباء کنند و یا غائب باشند و یا فوتشده باشند سنگسار ساقط است و بعد از آنان امام و بعد مردم سنگسار را شروع کنند.
دلیل:
زنی به نام شراحة همدانیة نزد حضرت علی (رض) به زنا اعتراف نمود و حضرت علی (رض) (زمان خلافتشان) اول شروع به رجم کردند و گفتند زنا دو نوع است یکی زنای سرّی اینکه آنچه در شکم دارد گواهی بر زنای وی میدهد و دیگری زنای علانیه که با شهادت شاهدان ثابت میشود و شهود اول رجم را شروع کنند و بعد امام و بعد مردم رجم کنند. (الاختیار لتعلیل المختار ج4ص84 - مسند ابن جعد ج1ص176)
مسئله 10 ◄ بعد از رجم وی را غسل دهند و کفن کنند و بر وی نماز جنازه خوانند.
دلیل:
وقتی ماعز را رجم کردند صحابه (رض) از رسولالله ﷺ پرسیدند: با وی چهکار کنیم؟ و ایشان فرمودند: با وی آنچه برای اموات خود انجام میدهید انجام دهید از غسل و کفن و حنوط نماز. (فتح باب العنایه ج6ص1)
مسئله 11 ◄ اگر زناکار محصن نباشد حکم زنا صد ضربه تازیانه (شلاق) با ضربهی میانه است و با تازیانهای که چند رشته نباشد و یا بندی نداشته باشد؛ و در حین اجرای حکم، لباسی غیر از لباس پائینتنه را کنده شود و تازیانه را بر اعضای مختلف زده شود و به یکجا زده نشود و به سروصورت و فرج (شرمگاه) وی زده نشود و مجرم در زمان اجرای حکم بایستد (در هر نوع حد اینگونه عمل شود) و جلّاد تازیانه را بر بدن مجرم نکشد و یا مجرم را بر زمین دراز گردانده نشود و یا جلّاد تازیانه را تا حد سر خودش بالا نبرد.
دلیل:
حضرت علی (رض) وقتی خواستند تازیانه بزنند، بند آن را برداشتند و دیگر اینکه حضرت انس (رض) وقتی خواستند تازیانه بزنند، تازیانه را یکرشته کردند و بین دو سنگ گذاشتند تا نرم شود.
وقتی از وی پرسیدند از چه زمانی چنین میکردید؟ گفت: از زمان حضرت عمر (رض). (الاختیار لتعلیل المختار ج4ص85 - نصب الرایه ج3ص323)
و در روایت فوق، حضرت انس (رض) فرمودند: حق هر عضو را از تازیانه بدهید. (نصب الرایه ج3ص323)
و حضرت علی (رض) فرمودند: حق هر عضوی از بدن را از تازیانه بده و از صورت و شرمگاه دوریکن. (البنایه ج6ص274 - مصنف ابن ابی شیبه ج5ص529)
مسئله 12 ◄ بر برده نصف این حکم ثابت است.
دلیل:
قرآن کریم: اگر مرتکب ناشایستی [زنا] شدند، مجازات آنان بهاندازه نصف مجازاتی است که بر زنان آزاد مقرر است. (سوره نساء 25)
مسئله 13 ◄ ارباب برده حق ندارد بدون اجازه امام بر بردهاش حد اجرا کند.
دلیل:
رسولالله ﷺ: چهار امر بر سلطان است: 1- نماز. 2- زکات. 3-حدود. 4- قصاص. (نصب الرایه ج3ص326)
زیرا حد زنا حقالله است و آن را کسی غیر از نائب الله ﷻ یا نائب امام انجام ندهد. (الاختیار لتعلیل المختار ج4ص87)
مسئله 14 ◄ در حین اجرای حکم بر زن، لباس وی را کنده نشود ولی پوستین و پالتوی وی کنده شود و در حالت نشسته بر وی اجرا شود و اگر برای زن حفره¬ای کنده شود جایز است ولی برای مرد جایز نیست؛ حفرهای برای اینکه عورت زن پوشیده بماند.
دلیل:
زیرا در کندن لباسش کشف عورت است و آن حرام است و لباسی مانند پوستین و پالتو از رسیدن درد تازیانه جلوگیری میکند و ستر عورت بدون آن نیز حاصل است. (الهدایه ج342)
مسئله 15 ◄ بین سنگسار و تازیانه جمع کرده نشود یعنی بر یک شخص همراه با رجم، تازیانه اجرا نشود.
دلیل:
زیرا رسولالله ﷺ ماعز را بدون تازیانه زدن رجم کردند. (الاختیار لتعلیل المختار ج4ص86)
مسئله 16 ◄ بین رجم و تبعید نیز جمع کرده نشود مگر اینکه امام (قاضی) صلاح بداند.
در زمان رسولالله ﷺ شخصی مریض و بدحال را دیدند که با کنیزی در حال زنا است و به رسولالله ﷺ خبر دادند و ایشان فرمودند: صد تازیانه بزنیدش. گفتند وی طاقت تازیانه ندارد و حضرت ﷺ فرمودند: پس خوشهای را بگیرید که صد شاخه داشته باشد و با آن یکبار بزنیدش. (سبل السلام ج2ص419 - المبسوط للسرخسی ج9ص44) و امر به تبعید نکردند. (المبسوط للسرخسی ج9ص44)
دلیل:
مسئله 17 ◄ شخص مریض را در هنگام بیمار بودن وی نیز رجم (سنگسار) کرده شود ولی مریضی که بر وی تازیانه واجب شده است، اجرای حکم تا وقت سلامت یافتن وی تأخیر کرده شود.
دلیل:
زیرا رجم برای کشتن است پس تأخیر نشود. (فتح باب العنایه ج6ص9)
در زمان رسولالله ﷺ شخصی مریض و بدحال را دیدند که با کنیزی در حال زنا است و به رسولالله ﷺ خبر دادند و ایشان فرمودند: صد تازیانه بزنیدش. گفتند وی طاقت تازیانه ندارد و حضرت ﷺ فرمودند: پس خوشهای را بگیرید که صد شاخه داشته باشد و با آن یکبار بزنیدش. (سبل السلام ج2ص419 - تبیین الحقائق ج3ص174)
مسئله 18 ◄ حکم زن حامله که زنایش ثابتشده است بعد از وضع حمل اجرا شود.
دلیل:
زیرا با اجرای حد امکان هلاک بچهی در شکم وی وجود دارد. (الاختیار لتعلیل المختار ج4ص87)
مسئله 19 ◄ زنی که بر وی تازیانه واجب شده است بعد از گذشتن وقت نفاسش حکم اجرا شود.
دلیل:
زیرا زن در زمان نفاس مریض و ضعیف است. (الاختیار لتعلیل المختار ج4ص87)
مسئله 20 ◄ اگر در عمل موجب حد شبههای باشد، حد از مجرم دفع میشود؛ مثلاً مجرم امری را به گمان دلیل بودن بر انجام فعلش حلال بداند، مانند اینکه به گمان حلال بودن کنیز پدر و مادرش با کنیز آنان جماع کند و یا با کنیز همسرش به گمان حلال بودن برای خودش نزدیکی کند پس در این صورت اگر این گمان را داشته باشد که بر وی حلال است، حد از وی ساقط است.
دلیل:
از حضرات علی و ابن عباس و عمر و معاذ و ابن مسعود (رض): ایشان به دفع حدود با عارض شدن شبهه حکم نمودهاند. (البنایه ج6ص295)
زیرا بین املاک شخص و پدر و مادرش اتصال و اختلاط وجود دارد و ممکن است که گمان کند در مورد کنیز نیز چنین باشد و همچنین مرد را با اموال زوجهاش غنی حساب آورده میشود همچنان که در تفسیر آیه 8 ضحی که میفرماید: «خداوند تو را فقیر یافت و بعد غنی گرداند» منظور با اموال حضرت خدیجه (رض) است. (فتح باب العنایه ج6ص11)
مسئله 21 ◄ اگر در محل انجام عمل موجب حد شبهه وجود داشته باشد حد از وی ساقط میشود.
شبهه در محل انجام عمل موجب حد: یعنی در این مسئله دلیلی باشد که ذاتاً حرمت را از محل نفی کند مانند اینکه کنیزِ پسرش را جماع کند و یا همسرش را در مدت عدّت از طلاق کنایه جماع کند و یا کنیز فروختهشده را قبل از تسلیم به مشتری جماع کند که در این صورتها حد نیست هرچند که اقرار داشته باشد که میدانسته است که بر وی حرام است.
دلیل:
زیرا در این نوع مسائل دلیلی که نفی حرمت میکند وجود دارد مانند این حدیث که آمده است: مردی نزد رسولالله ﷺ آمد و گفت: من اموال و فرزند دارم و پدرم میخواهد از اموال من بگیرد و رسولالله ﷺ فرمودند: تو و اموالت برای پدرت هستید. (نصب الرایه ج3ص337 - فتح باب العنایه ج6ص12)
و در مورد معتده ی طلاق کنایه طبق قول حضرات ابن مسعود (رض) و عمر (رض) رجعی است پس دلیل اباحت نیز وجود دارد. (فتح باب العنایه ج6ص12)
ازآنجاکه تا وقتی مبیع در دست بائع باشد و هلاک شود ثمن از مشتری ساقط میشود پس ازیکطرف ملک وی محسوب میشود. (فتح باب العنایه ج6ص12)
این امور همه شبهه هستند و باعث دفع حد میشوند.
مسئله 22 ◄ اگر با کنیزِ برادر خود یا عمویش یا زن اجنبی را که در فراش خود یافته بود جماع کند، هرچند مرد نابینا باشد، بر وی حد واجب میشود.
دلیل:
زیرا بین این اقوام و خویشان اشتراک اموال و اختیار اموال وجود ندارد پس دلیلی بر گمان حلال بودن نیست. (فتح باب العنایه ج6ص13)
مسئله 23 ◄ اگر با زن غریبهای که در تشکش یافته است جماع کند بر وی حد لازم میشود هرچند مرد نابینا باشد.
دلیل:
زیرا کسی زن خود را با دیگری اشتباه نمیگیرد پس گمان وی بیدلیل بوده است. (فتح باب العنایه ج6ص14)
مسئله 24 ◄ اگر در شب اول عروسی زنی را بیاورند و بگویند این عروست است و وی نزدیکی کند و بعد معلوم شود که زنش نبوده است حد از این مرد ساقط است. (فتح باب العنایه ج6ص14)
مسئله 25 ◄ بر خلیفه حد اجرا نشود ولی قصاص شود و اگر مالی را هلاک کند از وی گرفته شود.
دلیل:
خلیفه: کسی که بالاتر از وی در حکومت کسی نباشد و وی مجری اجرای حکم الله ﷻ است و برای خودش نمیتواند اجرا کند و دیگری نیز از ترس وی نمیتواند اجرا کند و ظاهر امر این است که رجم شود. (فتح باب العنایه ج6ص15)
زیرا اموال و نفس (جان) از حقوق بندگان است و او می¬تواند از وی استیفای حق نماید. (فتح باب العنایه ج6ص15)