كِتَابُ الجِهَادِ
کتاب در بیان احکام جنگ در راه خدا.
مسئله 1 ◄ حکم جهاد: اگر کفار، به دیار مسلمانان حمله کنند، بر هر شخصی، فرض عین است که به جهاد برود؛ یعنی بر هر شخصی فرض است و زن و برده، برای جهاد، به اجازه¬ی همسر و ارباب، نیازی ندارند.
دلیل:
قرآن کریم: و با مشرکان همگی کارزار کنید، همچنان که آنان هم با شما همگی کارزار میکنند و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است. (سوره توبه 36)
زیرا مقصود که همان دفاع باشد، بدون همت همه¬ی مسلمانان حاصل نشود و حق زوج و ارباب در حق فرض عین تأثیر و اختیار و حقی ندارند، همانند نماز و روزهی فرض که به اجازهی زوج احتیاج ندارد بلکه باید انجام دهد. (تبیین الحقائق ج1ص282)
و بر همه¬ی مسلمانان در صورتی فرض می¬گردد که ناحیهای که حمله واقعشده است، قدرت دفاع از خود و مملکت اسلامی را نداشته باشند و الّا بر اهل همان ناحیه فرض می¬گردد. (تبیین الحقائق ج1ص282)
مسئله 2 ◄ اگر دولت اسلامی ابتداءً به کفار حمله کند فرض کفایه است؛ یعنی اگر بعضی از مردم به این جهاد بروند، از عهده¬ی بقیه¬ی مسلمانان ساقط است ولی اگر هیچکس به این جهاد نرود، همه¬ی مسلمانان گناهکار می¬شوند.
دلیل:
قرآن کریم: و با مشرکان همگی کارزار کنید، همچنان که آنان هم با شما همگی کارزار میکنند و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است. (سوره توبه 36)
قرآن کریم: جهادگریزان مؤمن، بهجز آسیبمندان، با جهادگران به مال و جان در راه خدا برابر نیستند، خداوند جهادگران به مال و جان را بر جهادگریزان به مرتبتی برتری داده است و همگان را خداوند وعده پاداش نیک [بهشت] داده است و خداوند جهادگران را بر جهادگریزان به پاداشی عظیم برتری داده است. (سوره النساء 95)
اگر جهاد در مواقع عدم ضرورت فرض کفایی نمیبود پس بر متخلفین تهدید وارد میشد درحالیکه در این آیه فقط فضل جهادگران بر غیر مجاهدین را بیان میکند و البته برای متخلفین نیز وعدهی حسن میدهد. (العنایه ج5ص440)
و صحابه (رض) بعضی از آنها به جهاد میرفتند و بعضی دیگر نمیرفتند و اگر فرض عین میبود کسی از آنها در خانه نمیماندند و این جهاد مانند نماز جنازه و دفن میّت است که اگر بعضی از مسلمانان انجام دهند از بقیه نیز ساقط میشود ولی اگر هیچکس انجام ندهد همه گناهکار میشوند. (منحة السلوک فی شرح تحفة الملوک ج1ص337)
مسئله 3 ◄ بر کودک و برده و زن و نابینا و کسی که نمیتواند راه برود و دست بریده، جهاد فرض نیست.
دلیل:
قرآن کریم: [البته] بر نابینا ایرادی نیست و بر لنگ ایرادی نیست و بر بیمار هم ایرادی نیست و هر کس از خداوند و پیامبرش اطاعت کند، به بوستانهایی که جویباران از فرودست آن جاری است، درآوردشان و هر کس روی برتابد، به عذابی دردناک عذابش کند. (سوره فتح 17)
وقتی گروهی از جهاد تخلف کردند، آیههایی در تهدید آنان به عذاب آخرت نازل شد و مردم ناتوان از قبیل شَل و نابینا در حرج و سختی افتادند و خواستند باوجوداین عجز خود روانه¬ی جهاد شوند، در این حال بود که این آیه نازل شد. (تبیین الحقائق ج3ص241)
مسئله 4 ◄ امام مسلمانان مردم کافر را که قصد جنگ با آنان را دارد اول دعوت به ایمان آوردن میکند و اگر قبول نکردند پس به قبول پرداخت جزیه دعوت نماید و اگر قبول نمودند در این صورت مانند مسلمان هر حکمی که برای آنان ثابت است برای ذمی نیز ثابت میشود و همچنین هر حکمی که برعلیه مسلمان باشد بر این جزیه پرداختکنندگان نیز ثابت است.
مسئله 5 ◄ اگر از پرداخت جزیه اباء کنند با هر وسیلهای که باعث هلاک آنان میشود جنگ کند و درخت و زراعتشان را تباه کند ولی خیانت و عهدشکنی نکند و خیانت در مال غنیمت نیز نباشد و یا مثلت کرده نشود. (مثلت بریدن اعضای بدن و تکهتکه کردن).
دلیل:
رسولالله ﷺ: تا وقتی آنان را به اسلام دعوت نکردهای کارزار نکن. (مسند احمد ج39ص529 - تبیین الحقائق ج3ص243)
رسولالله ﷺ: اگر از اسلام سر باز زدند و جزیه دادند از آنان قبول کن. (الاموال لزنجویه ج1ص119 - البنایه ج7ص101)
رسولالله ﷺ: اگر از جزیه نیز امتناع کردند پس با استعانت از الله ﷻ با آنان کارزار کن. (سنن ابن ماجه ج4ص119 - الهدایه ج2ص379)
قرآن کریم: و در برابر آنان هر نیرویی که میتوانید، ازجمله نگاهداری اسبان فراهم آورید تا به آن وسیله دشمن خدا و دشمن خود را بترسانید، همچنین دیگرانی را هم غیر از آنان که شما ایشان را نمیشناسید و خداوند میشناسدشان و آنچه در راه خدا انفاق کنید، پاداشش به شما برمیگردد و بر شما ستم نمیرود. (سوره الانفال 60)
رسولالله ﷺ: اگر بین قومی، عهد و پیمان، بسته باشید، آن را نشکنید تا موعدش به سر رسد و یا اینکه شکسته شدن صلح را اعلام کنید. (سنن الترمذی ج4ص143 - فتح باب العنایه ج6ص78)
از سمره بن جندب، رسولالله ﷺ ما را بر صدقه امر میکردند و از مثلت نهی میکردند. (سنن ابی داود ج4ص301 - المبسوط لامام محمد الشیبانی ج4ص502)
رسولالله ﷺ: کارزار کنید ولی خیانت نکنید و از مال غنیمت دزدی نکنید و مثلت نکنید و کودک را نکشید. (البنایه ج7ص109 - سنن ابی داود ج4ص256)
مسئله 6 ◄ کافر عاجز از جنگ را کشته نشود مگر اینکه این شخص ملکهی آنان باشد و یا صاحبرأی در جنگ باشد و یا صاحب مالی باشد که بهوسیلهی آن کفار را بر جنگ تشویق میکند که در این صورت آنان را کشته شود.
دلیل:
رسولالله ﷺ: از قتل زنان و کودکان نهی فرمودند. (مسند احمد ج4ص378 - شرح معانی الاثار ج3ص220)
اگر در جنگ برای کفار نفعی میرسانند پس کشته شوند زیرا اعمال آنان در معنای جنگ است. (بدائع الصنائع ج7ص101)
در جنگ حنین شخصی به نام درید بن صمه را کشتند درحالیکه صد و پنجاه سال عمر داشت و کفار وی را برای این آورده بودند تا از رأی وی استفاده کنند. (المبسوط للسرخسی ج10ص29 - السنن الصغیر للبیهقی ج3ص387)
مسئله 7 ◄ اگر پدر مجاهد کافر بوده و در صف کفار باشد، ابتداءً پدرش را نکشد.
دلیل:
قرآن کریم: و اگر تو را وادارند چیزی را که بدان علم نداری شریک من گردانی، از آنان فرمان مبر و با آنان در دنیا به نیکی همنشینی کن و به راه کسی برو که بهسوی من بازگشته است، سپس بازگشت شما بهسوی من است، آنگاه از [حقیقت و نتیجه] کار و کردارتان آگاهتان میسازم. (سوره لقمان آیه15)
و اگر ناگزیر باشد پسر حق دفاع از خود را دارد. (فتح باب العنایه ج6ص81)
مسئله 8 ◄ قرآن و زن به جنگ برده نشود مگر اینکه در لشکری باشد که از در امان بودن آنها اطمینان داشته باشند.
دلیل:
رسولالله ﷺ: در مسافرت به دیار دشمن قرآن را همراه خود نبرید؛ زیرا میترسم دست دشمن بیفتد. (شرح مشکل الاثار ج5ص164 - المبسوط للسرخسی ج10ص29) و نهی به خاطر ترس از بیحرمتی به قرآن میباشد و اگر شوکت مسلمانان بسیار باشد در این صورت برای تبرّک و خواندن اشکالی ندارد. ( المبسوط للسرخسی ج10ص29)
زیرا در بردن زنان نیز ترس ضایع شدن آنان میرود. (الهدایه ج2ص380)
مسئله 9 ◄ اگر صلح به صلاح مسلمانان باشد صلح کرده شود.
دلیل:
قرآن کریم: و اگر جانب آشتی را گرفتند تو نیز جانب آن را بگیر و بر خداوند توکل کن که او شنوای داناست. (الانفال 16).
رسولالله ﷺ با اهل مکه به مدت ده سال صلح کردند. (تبیین الحقائق ج3ص245 - مسند ابی داود الطیالسی ج2ص87)
مسئله 10 ◄ صلح در مقابل گرفتن مال در زمان نیاز به آن نیز جایز است.
دلیل:
رسولالله ﷺ در مقابل گرفتن دو هزار حله با اهل نجران صلح کردند که نصف آن را در ماه صفر و نصف دیگر آن را در ماه رجب پرداخت کنند و همچنین عاریت دادن سی زره و سی اسب و سی شتر و سی قبضه از هر نوع سلاح و مسلمانان بر عودت دادن آنها ضامن هستند. (سنن ابی داود ج4ص648 - منحه السلوک فی شرح تحفه الملوک ج1ص349)
حله: لباس و جامهی نو.
مسئله 11 ◄ شکستن پیمان صلح اگر به نفع مسلمانان باشد نیز جایز است. (با اعلام به دشمن).
دلیل:
رسولالله ﷺ صلح بین ایشان و اهل مکه را وقتی دیدند مشرکین عهدشکنی میکنند قبل از موعد صلح شکستند و وقتی حضرت ابوبکر (رض) گفتند: یا رسولالله ﷺ هنوز مدت صلح به پایان نرسیده است؛ ایشان جواب دادند: مگر ندیدی آنان چه کردهاند؟. (السنن الصغیر للبیهقی ج4ص17 - مجمع الانهر ج1ص638)
مسئله 12 ◄ اگر دشمن خیانت کند بدون اعلام شکستن عهد جنگ کرده شود.
دلیل:
زیرا کفار خودشان عهدشکنی کردهاند پس لزومی به اعلام اتمام صلح نیست. (مجمع الانهر ج1ص638)
مسئله 13 ◄ صلح با مرتد بدون گرفتن مال جایز است ولی اگر گرفته شود پس داده نشود.
دلیل:
برای این از مرتدین مالی گرفته نشود زیرا گرفتن مال در حکم جزیه است و جزیه از مرتدین قبول نیست و پس ندادن برای این است که اموال مرتدین در وقت غالب شدن بر آنان برای مسلمانان، فیء، است. (النهر الفائق شرح کنز الدقائق ج3ص208)
فیء: مال غنیمتی که بدون جنگ به دست مسلمانان رسیده باشد.
مسئله 14 ◄ سلاح یا آهن یا اسب به کفار فروخته نشود و حتی فروش آن در زمان صلح نیز ممنوع است.
دلیل:
زیرا در این کار تقویت کفار برعلیه مسلمانان است. (النهر الفائق شرح کنز الدقائق ج3ص208)
مسئله 15 ◄ اگر مسلمان آزاد چه مرد و چه زن به کسی امان دهند امانشان صحیح است.
دلیل:
رسولالله ﷺ: مسلمانان خونشان برابر و یکسان است یعنی نفس در مقابل نفس فرقی ندارد، شریف و غیر شریف خونشان برابر است و امان دادن کمترین آنهاست و بر همه لازم است. (شرح الطيبي على مشكاة المصابيح المسمى بـ الكاشف عن حقائق السنن ج8ص2469 - الغرة المنيفة في تحقيق بعض مسائل الإمام أبي حنيفة ج1ص170)
مسئله 16 ◄ اگر دادن امان به آنها به ضرر مسلمانان باشد امان شکسته شود و شخصی را که امان داده است تنبیه کرده شود.
دلیل:
زیرا اگر خود امام به کسی امان دهد و یا صلح کند و بعد به این نتیجه برسد که شکستن صلح منفعتش بیشتر است حق دارد صلح را تمامشده اعلام کند و این امان که از طرف غیر ولی امر صورت گرفته بهطریقاولی شکسته شود. (الاختیار لتعلیل المختار ج4ص123)
مسئله 17 ◄ امان دادن ذمی و اسیر و تاجری که همراه کفار است درست نیست و اعتبار ندارد.
مسئله 18 ◄ کسی که در دار حرب مسلمان شده باشد ولی مهاجرت نکرده باشد، امان دادن وی اعتباری ندارد.
دلیل:
زیرا ذمی متهم به خیانت است و کسانی که در دار حرب هستند کفار از آنان نمیترسند پس اهل بیان حق نیستند و اعتبار ندارند. (الاختیار لتعلیل المختار ج4ص123)
مسئله 19 ◄ همچنین امان دادن کودک و برده که از معامله ممنوع هستند نیز جایز نیست و همینطور امان مجنون نیز اعتبار ندارد.
دلیل:
زیرا برده به خاطر حق صاحبش از دخالت در مسائل عقد معامله ممنوع است پس به خاطر حق عموم مسلمانان، بهطریقاولی ممنوع خواهد بود و کودک برای این ممنوع است که کفار خود را از طرف کودک در ترس نمی¬بینند و از آنان حساب نمی¬برند پس امانش نیز معتبر نیست. (الاختیار لتعلیل المختار ج4ص123)