نام : کتاب اسلام المسلم باسلام محمد خاتم الانبیاء - جلد 5
نویسنده : دکتر عبدالصدیق آخوند کشمیری
شناسه : 5

فَصْلٌ فيما يُحْدَثُ في الطَّرِيقِ (احکام آنچه در راه احداث کرده می‌شود)

فَصْلٌ فيما يُحْدَثُ في الطَّرِيقِ
فصل احکام آنچه درراه احداث کرده می‌شود:
مسئله 34 ◄ اگر کسی برای خودش درراه (جاده و خیابان و محل عبور و مرور) عمومی فاضلاب یا آبریز و ناودان یا برج یا دکانی درست کند، اگر برای بقیه ضرری نداشته باشد مجاز است و در صورت ضرر داشتن هر یک از مردم حق دارد آن را منهدم کند.
دلیل:
حق تخریب برای عموم ثابت است؛ زیرا هر یک از عموم مردم حق عبور و مرور برای خود و مرکبش را دارد. (الهدایه ج4ص473)
و اگر برای کسی ضرری نداشته باشد، برای شخص بناکننده‌ی این شیء نیز حق عبور و مرور ثابت است و این اشیاء نیز در معنای این حق است مادامی‌که برای دیگران ضرر نداشته باشد. (الهدایه ج4ص473)
مسئله 35 ◄ در کوچه بن‌بست بدون اجازه‌ی شرکای کوچه حق احداث چیزی را ندارد.
دلیل:
زیرا این کوچه متعلق به همه‌ی آنان است. (الهدایه ج4ص473)
مسئله 36 ◄ اگر به سبب شیء احداث‌شده کسی بمیرد مثلاً در چاهی که کنده کسی سقوط کند و بمیرد، بر عاقله‌ی وی دیه واجب می‌شود.
همچنان که اگر شخصی بر سر راه سنگی بگذارد و یا چاهی حفر کند و انسانی هلاک شود عاقله‌این شخص ضامن دیه‌ی فرد هلاک شده می‌شود.
دلیل:
زیرا وی مسبب فوت وی می‌باشد و در حق دیگران تعدّی نموده است. (الهدایه ج4ص473)
مسئله 37 ◄ اگر در آن چاه که درراه حفرشده انسانی بیفتد ولی از گرسنگی یا غم و غصه تلف شود، عاقله ضامن دیه‌ی وی نیست.
دلیل:
زیرا فوت شدن وی به خاطر سببی از خود شخص است و مانند این است که تعدّی صورت نگرفته است. (فتح باب العنایه ج6ص218)
مسئله 38 ◄ اگر در آن چاه حیوانی بیفتد، اگر بدون اجازه دولت حفرشده باشد، حفر کننده ضامن آن می‌شود.
دلیل:
زیرا وی در حفر چاه به‌حق دیگران تعدّی کرده است. (فتح باب العنایه ج6ص218)
مسئله 39 ◄ اگر دیواری به‌طرف راه عمومی کج شده باشد و شخص مسلمان یا ذمی از کسی که اختیار تخریب آن را دارد خواسته باشد که آن را قبل از آوار شدن تخریب کند و در مدتی که امکان تخریب باشد منهدم نکند، صاحب دیوار هر آنچه به سبب آوار شدن آن دیوار تلف شود را ضامن است و اگر انسانی را تلف کند، عاقله‌ی وی ضامن دیه می‌شود.
کسی که حق انهدام دارد مانند کسی که این دیوار را رهن گذاشته است و همچنین ولی صاحب دیوار و وصی صاحب دیوار و یا مکاتب وی و یا بنده¬ی تاجر است.
دلیل:
ضامن شدن دیه از حضرات علی و شریح و نخعی (رض) و بزرگان تابعین (رض) روایت‌شده است و دیگر اینکه وی با کج شدن دیوارش به‌طرف خیابان فضای جاده عمومی را به‌ناحق اشغال کرده است و تعدّی محسوب می‌شود. (المبسوط للسرخسی ج27ص9)
مسئله 40 ◄ اگر در چنین مسئله‌ای از کسی خواسته شود که آن را تخریب کند و وی آن دیوار را بفروشد و مشتری آن را قبض کند و بعد آوار شود، کسی ضامن نمی‌شود.
دلیل:
زیرا در صورتی ضمان بر وی ثابت است که قادر به تخریب باشد و قدرت در زمان مالک بودن وی است و بایع با فروختن قدرت تخریب را ازدست‌داده است و ضامن نشدن مشتری برای این است که به وی اعلام‌نشده است. (المبسوط للسرخسی ج27ص10)
مسئله 41 ◄ همچنین اگر از کسی که حق تخریب آن را ندارد خواسته شود که آن را تخریب کند و بعد دیوار بریزد و آوار شود کسی ضامن نمی‌شود؛ مثلاً از کسی که دیوار در دست وی به امانت باشد یا به اجاره یا به رهن باشد خواسته شود که آن را منهدم کند و بعدازاین درخواست و قبل از انهدام آوار شود کسی ضامن نمی‌شود.
دلیل:
زیرا آن شخص حق تخریب ندارد، پس اعلام به وی صحیح نبوده است. (المبسوط للسرخسی ج27ص10)
مسئله 42 ◄ اگر دیوار کسی به خانه‌ی کسی کج شده باشد پس صاحب آن خانه حق درخواست تخریب آن را دارد.
مسئله 43 ◄ و اگر دیوار از اول کج ساخته‌شده باشد، بدون درخواست تخریب نیز ضامن می‌باشد.
دلیل:
زیرا وی از اول در حق دیگران تعدّی نموده است. (تحفة الفقهاء3ص127 )
و کسی در حق شخصی تعدّی نموده است پس حق مطالبه تخریب برای وی ثابت است. (الهدایه ج4ص478)
مسئله 44 ◄ اگر دیوار مشترک باشد و از یکی از شرکا درخواست انهدام دیوار شود و قبل انهدام چیزی را تلف کند، ضمان مطابق سهم شرکا بین آن‌ها تقسیم کرده می‌شود.
دلیل:
زیرا دیوار باعث تلف‌شده است پس ضمان بر مالکین آن به مقدار مالکیتشان بر دیوار واجب می‌شود. (الجوهره النیره ج2ص139)