نام : کتاب قول الفصل فی شبهات الوهابیه
نویسنده : دکتر عبدالصدیق آخوند کشمیری
شناسه : 7

1) دعاي خير به يكديگر

بيان انواع دعاء مشروع: 
1) دعاي خير به يكديگر: 
رسول الله ﷺ هر گاه كسي صدقه يا هديه اي برايش آورده می شد، نام طائفه يا شخص را می بردند و می گفتند: بار الها رحمت بفرست بر آل فلان.
*عن عبدِ اللّهِ بن أبي أوفى قال «كان النبيُّ صلى الله عليه و سلّم إذا أتاه قومٌ بصدقتِهم قال: اللهمَّ صَلِّ على آلِ فلانٍ. فأتاهُ أبي بصدقتِهِ فقال: اللهمَّ صَلِّ على آلِ أَبِي أوْفَى». (صحیح البخاری ج2ص543 – سنن ابی داود ج2ص106 – سنن النسائی ج5ص31)
از عبدالله ابن ابی اوفی (رض): رسول الله ﷺ هرگاه قومی زکات خود را می آوردند دعاء می کردند: بار الها رحمت فرست بر آل فلان. پس پدر من نیز صدقه اش را آورد پس رسول الله ﷺ گفتند: بار الها رحمت فرست بر آل ابی اوفی.*
و مردم نیز براي اينكه از رسول الله ﷺ دعاي خيري بگيرند، با صدقه و هديه می آمدند.
*وَ مِنَ الْأَعْرابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ و الْيَوْمِ الْآخِرِ و يَتَّخِذُ ما يُنْفِقُ قُرُباتٍ عِنْدَ اللَّهِ و صَلَواتِ الرَّسُولِ أَلا إِنَّها قُرْبَةٌ لَهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ في‏ رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ (99). (سوره التوبه آیه 99)
گروهى – ديگر- از عربهاى باديه ‏نشين، به الله ﷻ و روز رستاخيز ايمان دارند و آنچه را انفاق مى‏كنند، مايه ی تقرّب به الله ﷻ، و دعاى– خیر- پيامبر مى‏دانند. آگاه باشيد اينها مايه ی تقرّب آنهاست! الله ﷻ به زودى آنان را در رحمت خود وارد خواهد ساخت. به يقين، الله ﷻ آمرزنده و مهربان است! *
و در جائي ديگر الله ﷻ به رسول الله ﷺ امر می كندكه از مؤمنان صدقه آنان را بگير و بر آنها دعاء كن.
*خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ و تُزَكِّيهِمْ بِها و صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ و اللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ (103). (سوره توبه آیه 103)
از اموال آنها صدقه‏ اى بگير، تا به وسيله آن، آنها را پاك سازى و پرورش دهى! و (به هنگام گرفتن زكات) به آنها دعاء كن كه دعاى تو، مايه ی آرامش آنهاست و الله ﷻ شنوا و داناست! *
و همچنين طلب آمرزش كردن بر ديگري نيز مشروع بوده و حضرت رسول الله ﷺ به آن مأمور شده بودند و به ما آموزش دادند و اين كار طريقه ي انبياء پيشين نيز بوده است: 
*وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ و لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاءُوْكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ و اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيماً (64). (سوره النساء آیه 64)
و هيچ رسولى نفرستاديم مگر براى آنكه به حكم الله ﷻ [از او] فرمان برده شود. و اگر آنان چون بر خويشتن ستم كردند، به نزد تو مى‏آمدند و از الله ﷻ آمرزش مى‏خواستند و رسول [الله ﷺ نيز] براى آنان آمرزش مى‏خواست، بى‏گمان الله ﷻ را توبه پذير مهربان مى‏يافتند.*
*قالُوا يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا كُنَّا خاطِئينَ (97) قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ (98). (سوره يوسف آیات 97و98)
گفتند: «پدر! ازالله ﷻ آمرزش گناهانمان را بخواه، كه ما خطاكار بوديم!» (97) گفت: «بزودى براى شما از پروردگارم آمرزش مى‏طلبم، كه او آمرزنده و مهربان است!» (98)*
*فَاعْلَمْ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ و اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ و لِلْمُؤْمِنينَ و الْمُؤْمِناتِ و اللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ و مَثْواكُمْ (19). (سوره محمّد آیه 19)
پس بدان كه معبود [راستينى‏] جز الله ﷻ نيست و براى گناهت و براى مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه و الله ﷻ گردشگاه و قرارگاهتان را مى‏داند.*
حال با اين آيات و احاديث معلوم شد كه دعاي خير از كسي طلب كردن و دعاي خير كسي بر ديگري و استغفار كسي بر ديگري هيچ اشكالي نداشته بلكه سنّت نبوي می باشد.
اقوال علماء در مورد دعای خیر به یکدیگر:
بخاری در صحیح خود بابی تحت عنوان ((بابُ قَوْلِ الله تَعَالَى (9) وصل عَلَيْهِم} (التَّوْبَة: 103) دارد؛ یعنی بیان «صل عليهم» به معنی «بر آنان دعا کن».
عینی مصنف عمدة القاری شرح صحیح البخاری چنین ادامه می دهد که منظور از «صلاة» به اتفاق مفسرین «دعاء» است و معنی آن اینکه «برای آنان دعاء و استغفار کن». (عمدة القاري شرح صحيح البخاري 22/ 295)
از حسن بصری (رح): وقتی کسی قصد حج داشته باشد پس وی را بدرقه کنید و طلب دعای خیر کنید.
غزالی مصنف احیاء علوم الدین گوید: از راه و روش سلف (بزرگان دین از صحابه (رض) و تابعین و انسان های صالح) این است که وقتی به استقبال حاجی بروند، بین دو چشم حاجی را بوسیده و از آنان طلب دعای خیر می کردند و این کار را قبل از اینکه حاجی آلوده ی گناه شود انجام می دادند. (البحر العمیق فی مناسک المعتمر و الحاج الی البیت العتیق، ابی البقاء محمد بن احمد مکی حنفی/72 - احیاء علوم الدین 1/241)
 بسیاری از مصنفین اهل سنت خصوصاً فقهاء و علمای حنفی در مقدمه کتب خود از دوستان مسئلت دعای خیر داشته اند و این مرسوم آنان بوده است.
محمد بن أحمد بن أبي أحمد، أبو بكر علاء الدين السمرقندي (المتوفى: نحو 540هـ) در کتاب تحفة الفقهاء بعد از ذکر حمد و صلوات چنین ادامه می دهد: وَلما عَمت رَغْبَة الْفُقَهَاء إِلَى هَذَا الْكتاب، طلب مني بَعضهم، من الاخوان والاصحاب...... وليذكرني بِصَالح الدُّعَاء، فِي الْحَيَاة وَالْمَمَات، فَهُوَ غرضي ونيتي. (تحفة الفقهاء 1/ 6)
ترجمه: یعنی بیان می دارد که تألیف این کتاب بنا به درخواست برادران دینی و دوستان وی بوده است و در آخر از آنان می خواهد که وی را از دعای صالح و خیر خود در زندگی و بعد مرگ فراموش نکنند و مي گوید که این هدف و نیت من است.
أبو المعالي برهان الدين محمود بن أحمد بن عبدالعزيز بن عمر بن مَازَةَ البخاري الحنفي (المتوفى: 616هـ) در کتاب خود «المحیط البرهانی فی الفقه النعمانی» در مقدمه ی خود چنین آورده است: 
وتوقعت ممن ينظر فيه وينتفع به مدة حياتي أو بعد انقراضي أن يدعو لي بأن يتقبل الله في دينه جهدي، ويجعل كتابي هذا نقلاً من ميراثي وقد لا يصرف به وجهي عنه، نستعيذ من ردة. وما توفيقي إلا بالله عليه توكلت وإليه أنيب هو حسيب عباده ونعم الحسيب. (المحيط البرهاني في الفقه النعماني 1/ 29)
ترجمه: آنچه از دوستان و استفاده کنندگان از این کتاب توقع دارم این است که دعا کنند تا الله تعالی کوشش مرا در دین خود قبول نماید و این کتاب را جزو میراث من قرار دهد و توفیق من به جز توسط الله ﷻ نیست و بر وی توکل کردم و به سوی وی برمی گردم و وی بندگانش را کفایت است و چه خوش کفایتی است الله ﷻ.

استثنائات از دعاي شرك طبق اعتقاد وهابيت: 
وهابيان می گويند هر خواندن و خواستن كه به طور طبيعي در زندگي جاري است شرك محسوب نمی شود؛ يعني مثلاً همين كمك خواستن و فراخواندن زندگان، يكديگر را، شرك نمی دانند.
و می گويند چون اين اسباب و وسيله اي طبيعي است كه الله ﷻ براي ما گذاشته و شرك نمي باشد، بلكه فراخواندن مردگان و كمك خواستن ازآنان شرك است.
و اينكه اينان از چه قاعده و قانون شرعي به اين نتيجه رسيده اند، جاي سؤال دارد. و ديگر اينكه منظور از وسائل طبيعي چيست؟ و چه چيزهائي طبيعي و چه چيزهائي غير طبيعي است؟
كه ان شاء الله در بحث هاي آينده در باره ي آن صحبت خواهيم كرد.