نام : کتاب راه روشن حنفی
نویسنده : اسدالله آخوند پـقه
شناسه : 8

مبحث دوم: وقت نماز صبح

مبحث دوم وقت نماز صبح:

آیه 187 سوره البقره:

أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ[1]

آمیزش جنسی با همسرانتان، در شبِ روزهایی که روزه می‌گیرید، حلال است. آن‌ها لباس شما هستند؛ و شما لباس آن‌ها (هر دو زینت هم و سبب حفظ یکدیگرید). خداوند می‌دانست که شما به خود خیانت می‌کردید (و این کارِ ممنوع را انجام می‌دادید)؛ پس توبه‌ی شمارا پذیرفت و شمارا بخشید. اکنون با آن‌ها آمیزش کنید و آنچه را خدا برای شما مقرر داشته طلب نمایید و بخورید و بیاشامید تا رشته سپید صبح از رشته سیاه (شب) برای شما آشکار گردد! سپس روزه را تا شب تکمیل کنید! و درحالی‌که در مساجد به اعتکاف پرداخته‌اید، با زنان آمیزش نکنید! این، مرزهای الهی است؛ پس به آن نزدیک نشوید! خداوند این‌چنین آیات خود را برای مردم روشن می‌سازد، باشد که پرهیزکار گردند!

طبری:

معنی خیط الابیض و خیط الاسود:

الف: روشنی روز و تاریکی شب؛ یعنی بخورید و بیاشامید در طول شب تا وقتی‌که سفید و روشنایی روز با طلوع فجر از سیاهی شب جدا شود و بر شما آشکار شود.

از قتاده (رض): این دو (خیط الابیض و خیط الاسود) دو علامت هستند و دو مرز هستند پس اذان مؤذن ریاکار و کم‌عقل از سحری خوردنتان (کل مسلمانان) منع نکند؛ زیرا آنان در قسمتی دراز از شب اذان می‌گویند و همانا در شب سفیدی دیده می‌شود که به آن صبح کاذب گفته می‌شود، پس آن نیز شمارا از سحری خوردن بازندارد زیرا فجر را خفایی در شناخت آن نیست؛ راهی است عریض در افق پس وقتی آن را دیدید از خوردن بازایستید.

از ابوبکر عیاش (رض) پرسیدند که خیط الابیض و خیط الاسود چیست؟ وی جواب داد تو احمق هستی (زیرا این‌که معنی‌اش روشن است)؛ این یعنی رفتن شب و آمدن روز.

علت اینکه این مفسرین چنین می‌گویند این است که خود رسول‌الله فرموده‌اند: آن سفیدی روز و تاریکی شب است.

از عدی بن حاتم (رض): از رسول‌الله اوقات نماز را فراگرفتم و در مورد نماز صبح که می‌گوید خیط الابیض و خیط الاسود، دو ریسمان یکی سیاه و دیگری سفید را گرفتم و با آن خواستم فجر را بشناسم ولی نشد و این را به حضرت رسول‌الله خبر دادم و ایشان خندیدند و گفتند: منظور سفیدی روز و تاریکی شب است.

صفت سفیدی روز این است که منتشر شود و فراخ گردد و پخش شونده است در آسمآن‌که سفیدی‌اش راه‌ها را پر می‌کند اما سفیدی که در آسمان دراز می‌شود پس آن مراد الله ﷻ نیست.

از ابن عباس (رض): فجر دو نوع است اما آن فجر که در آسمان به درازی دیده می‌شود چیزی را حرام یا حلال نمی‌گرداند و اما آن فجری که در سر کوه‌ها دیده می‌شود همان است که خوردن و آشامیدن را حرام می‌گرداند.

رسول‌الله : فجر دو نوع است یکی مانند دم گرگ که چیزی را حرام نمی‌گرداند و اما فجر منتشر شوند و پخش شونده که افق را پر می‌کند پس آن نماز صبح را حلال و روزه را حرام می‌گرداند.

رسول‌الله : شمارا از سحری منع نکند اذان بلال و فجر مستطیل لیکن فجر منتشر و پخش شونده در افق منع می‌کند.

{وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ}[2]:

روشن و آشکار شد؛ و بر این دلالت دارد که سفیدی است که با سرخی درآمیخته است.

علامت صبح کاذب:

مستطیل است و ازدیاد نمی‌یابد و بیشتر و بیشتر نمی‌شود و در یک حالت باقی می‌ماند و با آن روز آشکار نمی‌شود و همراه با سرخی نیست.

و این برعکس فجر صادق است که عریض است و روشنی آن رفته‌رفته بیشتر می‌شود و با آن روز آشکار می‌شود و همراه با سرخی است.[3]

رسول‌الله : بلال (رض) در شب اذان می‌گوید پس بخورید و بیاشامید تا ابن ام مکتوم (رض) اذان بگوید. پس ابن ام مکتوم اذان (رض) (اذان) نمی‌گفت تا وقتی‌که بگویند: صبح شد صبح شد.

رسول‌الله : وقت نماز صبح از وقت طلوع فجر است تا طلوع خورشید.

جبریل (ع) وقتی فجر ساطع شد حضرت رسول‌الله را بیدار کردند و نماز صبح را خواندند.

ساطع به غبار و برق و صبح گفته می‌شود و آن از پایین به بالا ارتفاع گرفتن است.

ساطع یعنی پخش شونده.

رسول‌الله : فجر آن نیست که این‌طوری باشد و در این حالت انگشتان خود را جمع کردند و بر زمین فروکردند و گفتند فجر آن است که این‌گونه باشد و انگشت اشاره را روی انگشت اشاره گذاشتند و دستان خود را به دو طرف کشیدند.

از بلال (رض): رسول‌الله فرمودند برای نماز صبح اذان نگو تا اینکه فجر این‌گونه برایت آشکار شود و دستان خود را به عرض کشیدند.

و در حدیثی دیگر: اذان نگو تا فجر را چنین ندیدی و دستان خود را جمع کردند و بعد آن‌ها را از هم دور کردند.

رسول‌الله : هر نمازی را اول و آخری هست و اول وقت نماز صبح وقتی است که فجر طلوع کند و آخر وقت آن‌وقتی است که خورشید طلوع کند.[4]

فجر صادق آن است که در افق به عرض (نه طول) پخش می‌شود و هرچه از طلوع آن بگذرد روشن‌تر می‌شود تا اینکه خورشید طلوع می‌کند.[5]

 

 


[1]- سوره بقره آیه 187

[2]- 34المدثر

[3]- السِّيُوفُ البَواتِرُ لِمَنْ يُقَدِّمُ صَلَاةَ الصُّبْحِ عَلَى الفَجْرِ الآخِرِ ص 133

[4]- المبسوط للسرخسی ج1ص141

[5]- البنایه ج2ص9